Kash dar dehkadee eshgh faravane bod Toe bazare sedaghat kame arzane bod Kash agar gah kame lotf be ham mekardaem Mokhtasar bod vale sade va penhane bod Kash be hormate delhae mosafer har shab Roee shafaf taren khatereha mehmane bod Kash darya kame az dared khodash kam mekard Gharz me dad be ma harche pareshane bod
yade jebhe be khayr . bacheha ba roya mikhabidan ba sepide az khab bidar mishodan ba sahar amaliyat mikardanhaji miraft ro mina manam sima ro lokht mikardam
به نوجواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : رفيق بازي. به جواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : پول و ثروت. به پيرمردي گفتند : عشق چيست؟ گفت :عمر. به عاشقي گفتند : عشق چيست؟ چيزي نگفت.آهي کشيد و سخت گريست
مي گه يک روز يک دختر مي ره خونه دوست پسرش به مامانش زنگ مي زنه مي گه مامان من مريمم برا نهار خونه دوستمم نمي ام بعد زنگ مي زنه دوباره خونه مي گه مامان من مريمم برا شام خونه دوستمم نمي ام بعد زنگ مي زنه مي گه مامان من مريمم دوستم اصرار کرد شب اينجام نمي ام صبح زنگ مي زنه خونه شون مي گه الو مامان من مريم خانومم ديگه اصلا خونه نمي ام
Aya midanid chera aval zan afaride shod bad mard? chon aval cheknevis mikonan bad paknevis!i!i!i!i!i!i!i! )
يه تركه تو دريا شنا قورباغه اي ميرفته لك لكه ميگيره ميخورش
به يه تركه ميگن نظر شما در مورد نان چيه ميگه نان خيلي خوبه من هر روز 10تانان لواش 10تانان سنگك و10تانان همبرگري ميخرم يارو ميگه همه اش رو گفتي جز نان بربري تركه گفت پس تو فكر كردي من همه اينا رو با چي ميخرم
كبوتره اكس مي خوره به جاي نامه ايميل مي بره !!!!
يه ترك ميفته داخل چاه داد ميزنه كمك يه نفر طناب ميندازه پايين تركه رو ميكشه بالا ميبينه مرده بعدا معلوم ميشه طناب رو بسته دور گردنش
يه تركه كمرش مي خاره دستش نمي رسه كمرش رو بخارونه مي ره روي چارپايه
هرگز دنبال كسي نباش كه بتوني با اون زندگي كني هميشه دنبال كسي باش كه نتوني بدون اون زندگي كني
Avalin Chizi Ke Behesh Del Bastam To Boodi.... Bi To Aroomo Gharar Nadashtam! Gerye Mikardam....To Ro Mikhastam .. Midoonestam To Nabashi Nemikhabam....Dooset Daram ~> PESTOONAK !!
دوستت دارم نه به اندازه بارون چون يه روز بند مياد !.............دوستت دارم نه به اندازه برف چون يه روز آب ميشه !.................... دوستت دارم نه به اندازه گل چون يه روز پزمرده ميشه !................دوستت دارم به اندازه دنيا چون هيچوقت تموم نميشه
هر وقت خواستي گناه بزرگ کسي رو ببخشي نتونستي بدون اين رو که روحت اون رو کوچيک شده نه اينکه گناه اون دوستت بزرگه
بازار سياه رفتم براي خريدن عشق ولي در ابتداي ورودم روي كاغذي خواندم در غرفه هوس بازان عشق را به حراج گذاشته اند به قيمت نابودي پاك بازان
یک شب نشد بهت بگم که من چقدر دوست دارم***** نشد که روز بهت بگم که من فقط تو را دارم روزا با تو بیدار میشم***** شبا با تو به خواب میرم***** دیشب نشد نفهمیدی که به تو دنیا ندارم***** تو همه دنیای منی***** امروزو فردای منی***** دیشب نشد بدونی که من بی تو فردا ندارم*****
adam vaghti ke mimire azad mishe , azade azad.....dige na az eshgh khabari hast ,na az gham , na az pool,na az......dige hata marizam nemishi ke kasi nayad eyadatet ....dige ghose ham nadari ke beri ye gooshe zanoohato az tanhayi baghal koni .....dige asheghe kasi nemishi ke asheghet nabashe...... dige be kasi rast nemigi ke behet doroogh bege ya doroogh begi ke rast beshnavi .....dige deletam vaseye kasi tang nemishe..... dige ghorooram nadari ke vaghti ye ....behet tohin kard narahat beshi.... dige hata be oonayi ke vaghean dooseshoon dari nemitooni begi (dooset daram) ....chiye?..narahat shodi?..yade ghamat oftadi?..ya shayad gonahat?..ya delayi ke shekasti? .
فضاي خانه بوي تو را دارد٬ درو ديوار اين خانه انتظار تو . چشمان خسته ام بر در، دوخته نگاهم به آستانه . گلهاي گلدان پژمرده و گريان ٬ ماهيهاي تنگ بلورمان حيران و نالان . بلورهاي اشکم غلطان بروي گونه ٬ ميدود هر دم فکرت در زير پوست تنم . افسرده و خموده و پژمرده٬ يک گوش تيز کرده به زنگ تلفن ، يک چشم خيره به در ٬ باري دگر تنهاي تنها مينشينم کنار پنجره اما ......... اينبار تنهايي مرگبار ٬ اينبار دگر تنهايي که تنها نيست و هست . ناله هاي ممتد دل بيمارم از يک سو ٬ انسجام مفصله
اينقدر ميگن اكس نخوريد اكس نخوريد شما فكر ميكنيد بدتون رو ميخوان?! اين مطالب رو بخونيد تا اثرات اكس رو ببينيد. *يه روز يه عنكبوت قرص اكس مي خوره پتو ميبافه *اصفهاني قرص اكس مي خوره سوار ماشين مي شه دو نفر حساب مي كنه *تركه اكس مي خوره نفر اول المپياد فيزيك مي شه * شيطان اكس مي خوره مردم رو به راه راست هدايت مي كنه *پرگاره اكس ميخوره مستطيل ميكشه *يه جوجه اكس ميخوره ميگه جيكس جيكس *يه روز يه قورباغه قرص اكس ميخوره، تا شب كرال ميره وسرا
كبوتره اكس مي خوره به جاي نامه ايميل مي بره !!!!
كاش فردا راكسي پنهان كند , لحظه را در لحظه سرگردان كند كاش ساعت را بميراند به خواب , ماه را بر شاخه آويزان كند
شاید این تنها گناه من باشد که سرنوشتم را به خود وا می گذارم تا بیایی ....................................... خنده را در قصه ها جا می گذارم تا بیایی بی تو من روی خوشی پا می گذارم تا بیایی ...................................... کاش تو بیایی به مزارم خواهی شنید از مزارم که خوش آمدی نگارم .............................. دل بسه گریه نکن
هنوز قلب ناتوانم به ياد تو مي تپد. گويا اميد وصال دارد، به خود تلقين مي کنم وفادار باش و بعد از او دل به ديگري مبند . نمي دانستم چهره زيباي تو تا اين حد آتش بر پيکرم ميزند . بارها در روز ديده بر او دوخته و به ياد دوران آشنائيمان در کنارش اشک مي ريزم . اين تنها ارمغان منست در پاي او . خدايا ، حال که او را از من جدا کردي اميد روح مرا نامهربان نمودي دل شيشه مرا با قلب روي سنگ خفته او سازگار نساختي ديده مرا در هجران او گريان کردي . در عوض ترا سپاس گويم !چون
هوس انگیز و عاشق کش سرا پا لطفی ونازی خرامان میرویجانا نمیدانی چه طنازی دل افروزی و جانانی به جسم عاشقان جانی همه حسنی وزیبایی همه شوخیو غماز ی به یادت قامت در پای سروی نالها کردم که تا ای سرو یکدم بر سر من سایه اندازی خیالت را چه شبهایی که من دمساز خود سازم نمیدانم تو ای اهوی وحشی با که دمسازی جو گشتم پاکباز این نکته که را من تازه دانستم که تو ب
anche ra ke dos darid bedast avarid vagarna majborid anche ra ke bedast miavarid dost bedarid
شب شد،خورشيد رفت آفتابگردان عاشق،به دنبال آفتاب آسمان را جستجو کرد ناگهان ستاره اي چشمک زد! گل آفتابگردان ز خجالت
پژمرد!! گل ها خيانت نمي کنند
بنشين، مرو، چه غم كه شب از نيمه رفته است بگذار تا سپيده بخندد به روي ما بنشين، ببين كه دختر خورشيد "صبحگاه" حسرت خورد ز روشني آرزوي ما *** بنشين، مرو، هنوز به كامت نديده ايم بنشين، مرو، هنوز كلامي نگفته ايم بنشين، مرو، چه غم كه شب از نيمه رفته است بنشين، كه با خيال تو شب ها نخفته ايم *** بنشين، مرو، كه در دل شب، در پناه ماه خوش تر ز حرف عشق و سكوت و نگاه نيست بنشين و جاودانه به آزار من مكوش يكدم كنار دوست نشستن گناه نيست *** بنشين، مرو، حكايت "وقت دگر" مگوي شايد نما
اي قاصدك ،خبر ببر از من براي يار من ، خبر ببر برو به پيش يارم بگو دارم ميبارم بگو دلم شكسته پرو بالم شكسته بگو كه اي بهارم ببار كه من خزانم خزان بيبرگ و بَر مثل يك مرغ بيپَر برو به يارم بگو بدون هيچ گفتگو بگو كه من خستهام پر و بالم بستهام بگو كه من غريبم در شهر خود غريبم ديگر كسي ندارم يار و همدم ندارم كجايي مهربونم يارم ،اي نازنينم زبس به سر ، به سينه زدم ،خدا ميدونه ديگه نمونده قدرت حتي ذرهاي جرئت خدا خودش ميدونه كه من شدم ديوو
تبلیغات
Friday, April 28, 2006
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment